عاشقانه

دلنوشته هام

۳ مطلب با موضوع «متن هاے ناب☝👌» ثبت شده است

چقدر این کلیپ قشنگه برای دانلود کلیپ های بیشتر به کانال تلگرامی ما سربزنید

ﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟»
ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: «ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ.»
ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: «ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ.»
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: «ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ!»
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: «به این دو کاسه نگاه کنید. اولی از طلا درست شده است و درونش سم است و دومی کاسه‌ای گلی است و درونش آب گوارا است، شما از کدام کاسه می‌نوشید؟»
شاگردان جواب دادند: «از کاسه گلی.»
استاد گفت: «ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسه‌ها ﺭﺍ در نظر گرفتید، ﻇﺎﻫﺮ آنها ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ. آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا می‌کند درونش و اخلاقش است. باید سیرتمان را زیباکنیم نه صورتمان را.»
۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی اصغر صادقی

مثل عقاب ازرده باش

عـݪـۍ:

◔͜͡ عڶـــےِِ͜͡◔:


میگن اگ عقاب ،میخواد کلاغ نباشه و همچنان عقاب بمونه میتونه تا 60 سالگی هم زندگی کنه ولی برای رسیدن به این سن باید تصمیم بزرگی بگیره!ظاهرا وقتی عقاب  سنش از نیمه میگذره،چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگ نمیتونن شکار رو بگیرن و نگه دارن ؛ نوک بلند و تیزش تاب دار و کند میشه؛ شهبال ها بر اثر زخیم شدن پرها؛ به سینش میچسبن  و پرواز برای عقاب دشوار میشه .....

درست توی این موقعیت ؛  عقاب تنها دو گزینه در پیش رو داره؛ یا باید بمیره ، یا اینکه یک روزه ی دردناک و طولانیکه کم ازمرگ و پرپر شدن نداره بگیره....

برای گذروندن این دوره، عقاب باید به نوک قله بره اون جاست که عقاب باید نوکش رو اونقدر به سنگ بکوبه که از جا کنده بشه ،از این جا به بعد عقاب تا مدتها نمیتونه چیزی بخوره یا صدایی داشته باشه ، در نتیجه سکوت آسمون زندگیش رو میگیره...

بعدش  هم باید پرهای قدیمی اش رو بکنه و خودش رو به عبارتی پر پر کنه؛

دست آخر هم چنگال هاش که تا یک وقتی تا قلب شکار فرو میرفت رو بکنه!!

خیلی دردناکه

از اینجاست که عملا دوره روزه عقاب شرو میشه !عقاب باید صبر کنه تا نوک تازه ایی به جای نوک کهنه اش رشد کنه و پر و چنگال هاش را از نو در بیاره .

بالاخره پس گذر از این دوره ، عقاب پروازی رو که "تولد دوباره"نام داره آغاز میکنه و 30 سال دیگ هم میتونه مثل یک عقاب زندگی کنه

کانال تلگرامی ما👇


@geryehaye2

۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۴۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی اصغر صادقی

حقیقت

در طول زندگی خود، انسانهای زیادی دیده ام که خداناباور بودند و با وجود تفاوتهای ظاهری، همگی در یک زمینه شباهت داشتند : زندگی مشقت بار و بسیار تلخی را تجربه کرده بودند. انکار وجود خدا توسط آنان، مانند هتاکی فرزندان خشمگین به پدر و مادر خود است که از آنان طلبکار ، شاکی و متوقع هستند. مدتی در انکار و غضب به سر میبرند و در نهایت دیر یا زود به آغوش پدرو مادر خود باز میگردند. بعضی خوش اقبال هستند و در زمان مناسب این کار را انجام میدهند و صد البته که پدرومادر نیز آنان را میبخشند چرا که بسیار دوستشان دارند. بعضی دیگر زمانی به اشتباه خود پی میبرند که دیگر دیر شده است و در حال جان دادن هستند…

۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۶:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی اصغر صادقی